خانه های مسکونی هزارجات هفت دهه قبل
پروفسور شاه علی اکبر شهرستانی  2020-04-04
مردم هزاره مسکن دایمی خویش را که در آن در طول عمر زیست مینماید. بنامهای: دیار، آغیل، قول، قشلاق، ده و تگِو یاد میکنند که همه آنها یک مفهوم دارند. جاهای تابستانی را که در آن موقتاً زندگی میکنند. بنامهای: اورکه، ایلاق، سارا (صحرا) و سراچر مینامند.
خانههای قشلاقی معمولاً یکخانه گلی با یک روزنه چه کوچک در سقف آنکه موری گویند یا تیرکش کوچک هست و گاهی چنان میشود که دورادور داخل خانه را کُرگ (برای ذخیره غله مثل گندوم، جو و ...) و کندو (برای ذخیره آرد) و یکسو آغیل یا قوتو (محلی برای نگهداری مواشی) احاطه میکنند. مواشی را از جهتی در خانه جا میدهند که خانه را گرم سازد. بر روی قوتو منجک یا چهارپایی از چلیه میزنند و چلیه را از برغنه و یا از چوبهای باریک و خیمچه درخت بید میبافند، بر روی آن میخوابند تا گرم باشند.
در وسط خانه دیدگو چار خشتی (دیگدان) و تندور (تنور) میزنند و موری راست بالا آن بازمیگردد. موری را شبانه با قلقتک (قلقتک یا موری پوش به شکل مدور از خیمچه یا چوب ساخته میشود) میپوشانند. دیوان آهخور مواشی را خیلی بلند میکنند تا از روی خانه مجزا باشد. مردمان مستعدتر در تابهخانه زیست مینمایند بعضاً در یک سمت خانه در بغل دیوار تیرکش (روزنه کوچک) میگذارند. در مناطق سردسیر خانهها دارای دهلیز بسیار دراز و تاریک است.
و دوازهها الاکثر از خیمچه بافته و با یک چوکات چوبی استوار و هر دو روی آن با چل (تفله گاو) و کاهگل پوشانیده میشوند تا سردی داخل نیاید. دروازههای چوبی نجاری شده بسیار کم و مخصوص اشخاص مستعد است.
در تابستان تنها دهقانان در تگِو یا قشلاق باقی میماند. دیگران به ایلاق میروند و اورکه بور میشوند.
طرز ساختمان منازل ایلاقی در مناطق مختلف فرق دارند. درجاهای گرمسیر جواری خانههای زمستانی (دیوال) بر روی زمینهای زراعتی شدیار شده بهاصطلاح مردم شیغلنگ از پخسه کم ضخامت کوته میسازند، سقف آن را با شاخ برگ درخت میپوشانند. همچنان منا نیز میسازند. منا طوری ساخته میشود که چوبهای دراز دستک را با همدیگر به شکل هرم مخروطی سربهسر میکنند؛ و محکم میبندند و بر روی آن شاخ و برگ درخت و بته و غیره میافگنند که آفتاب در آن داخل نشود. بعضاً چیغ را به شکل کیبتک ایستاده برپا کرده روی سقف آن را با شاخ و برگ میپوشانند.
منا و کوته را کوله هم میگویند، این کلمه از کلبه آمده است با حذف با که در عربی آن را کوخ و در زبان فرانسوی Calane میگویند.
حیوانات ریزه پای را در تابستان میان آغیل و قوتو و یل انداخته و دواب کته پای را بدور آن میبندند و چوچه ها را با کوکنه میبندند گاوان را آزادانه در کوه و چرا رها مینمایند تا در نیلو یا چرا بچرند.
در ایام گرما و سرما شبپوشهای مردم را اکثراً نمد و گلیم تشکیل میدادن. در تمام فصلهای سال از نمد بهعنوان دوشک و از گلیم بهعنوان لحاف استفاده میگیرند؛ که لحاف را کُنجله میگویند.
Comments