استفاده از نباتات وحشی برای تنوغ غذای در هزارجات
پرفسر شاه علی اکبر شهرستانی  2020-05-28
درگذشته بخش از تغذیه مردم هزاره از منابع طبیعی و جنگلات بدست می آمده که این تنوع غذایی در فصل بهار افزایش قابل ملاحظه پیدا میکرده اند.غذاهی وحشی که آنها میخورردند شامل بولو ویا گندنه کوهی بوده که از آن پیرکی یا بولانی میساخته. پیاز کوهی طعم پیاز معمول را دارد و سبز خورده میشده، کومرو برگ مانند پیاز دارد. بولو، پیاز کوهی و کومرو بخاطر طعم شان در غذا اهمیت داشته. نوع دیگر گیاهان وحشی شامل لَلک یا لاله کوهی، مورغمبی، قپتورغی که شبیه مورغمبی است اما برگ پهن تر دارد، هرسه این نباتات بیخ شیرین و خوش طعم دارد که خورده می شده. ساقه سمندو، چوکری و قووغ را نیز میخورند. پالی، مخلسه، شکرک، بلدرغو و کرم از دیگر نبات قابل خوردن هزارجات بوده و میباشد. میوههای کوهی شامل انجیر سیاه، لوقشو، خینجک، تاخوم، انگور خودرو، بُرکنه، خبره خار و سنجد میباشند.
- بولو:
از نوع نباتات کوهی از خاندان گندنه است، بدین معنی که ریشه آن بسیار عمیق و برگش خصوصیت کوهی و آب نرسیدش همچون برگ گندنه است و میان بتهها میرویند؛ یعنی در سمت سایه روخ کو رشد بیشتر میکند در سمت پیتات یا آفتاب روخ به ندرد پیدا میشود. از آن پرکی(بورانی) میپرند. مزهاش خیلی تند است به طعم گندنه نزدیک است.
- پیاز کوهی:
پیازی است خودرَو که در چشمهسارهای کوها رشد میکند. طعم خیلی تند و بیخ کوچک دارد. در نواحی پامیر هم از آن زیاد دیدم این پیاز را میکوبند با دوغ میآمیزند؛ مینوشند و این نوع مشروب را تلخ و تند مینامند.
- کومرو:
این هم از نوعی کوهی و للمی است و در بته زارهای دامنه بیشتر میرویند. برگ آن خیلی بزرگ و همشکل برگ پیاز است و از خاندان پیاز میباشد.
- لَلَگ:
این رستنی، لاله کوهی است و دو نوع دارد: یک نوع آن گلش سفید و بزرگ و پیازش هم کلان و خیلی شیرین است. آن را للگ جوقاس یا جوغاس میگویند برگهایش گندم نما است. نوع دیگرش گل زرد دارد و نزدیک پنجه گل سرخ میباشد و پیاز آنهم خیلی شیرین است و از للگ جوغاس کوچکتر است و آن را للگ کوکی (لاله کبک) میگویند. در اول بهار اطفال و شبانان در کوها کنده میخورند.
- مُرغنبی/ مورغمبی:
این رستنی برگهای زاحف و بوزنی دراز و بیخ عمیق دارد. ریشه آن شیرین، برگش خوشمزه است برگ و ریشه آن را میخورند.
- قَپتُرغَی/ قبتورغی:
برگش نسبت به مُرغنبی پهنتر است و رنگ برگ آن سفید گونه است. برگ آن را میخورند، این گیاه به فراوانی میرویند. برخلاف مُرغنبی که خیلی به تفحص و تک و دو به دست میآید؛ یافتنش ساده است.
- سمنډیو/ شمنډو:
ریشهاش بسیار عمیق نیست و ساقهاش از پانزده تا بیست سانتیمتر از زمین بلند میشود. برگ ندارد گلهای آن بنفش نما است و خیلی اندک دستیاب میگردد.
- چکری و کاډ:
این هر دو از خاندان رباش هست، از این نبات برای خوراک حیوان و انسان استفاده میگردد. طعم ترش دارد، برگش بسیار پهن و بزرگ و نره آن خیلی مرتفع؛ تا دو متر میرسد. ریشه آن آنقدر عمیق است که بهآسانی قابل کندن نیست.
- قَووغ:
از انواع بته است، ولی خار ندارد تا بیستوپنج سانتیمتر بلند میشود و بتهاش انبوه است وقتیکه خشک شد سفید میگردد. در اول بهار نودههای آن را میخورند و مزه آن به مزه کاهو نزدیک است.
- قاشغک:
برگ از نوع کوهی فروس است. مگر مزه خوش دارد. نره آن خیلی نازک و خوردنی است.
- پالی:
از نباتات زاحف و سوزن نما است. در اکثر مناطق هزارهجات خصوصاً در ورث بسیار زیاد میرویند. نره آن را انسان میخورد گلش چنبری و سفید است آن را حیوانات بامزه میخورند و شیری که از آن به دست میآید خیلی نیرومند و روغندار است.
- مُخلسه:
نوعی علف کوهی است برگ آن را جوشانده عوض چای مینوشند.
- شکرک:
گلی همچون گلگاوزبان ولی زرد است در بین گلش شیره شیرین دارد، اطفال آن را به لذت میمکد. در کوها میان بته بهوفور میرویند.
- کرم:
بیخش خیلی سطبر است، بیخش را در آب میجوشانند. و بعد از پخته شدن پوستکرده میخورند.
- بلدرغو:
این نبات کوهی نیست بلکه در کنار آبها کاشته میشود فقط تخم آن را که پهن است میپاشند بهآسانی میرویند و بسیار بزرگ میشود نرهاش را میخورند در مناطق سالنگ هم وجود دارد و آن را بلدرغان مینامند.
- میوههای کوهی:
از میوههای کوهی انجیر سیاه، لوقشو، خینجک، تاخم، انگور خودرو، بورکنه، خبره خار و سنجد میتوان نام برد که بهشدت میوه آنها را جمع نموده میخورند.
مطالعه بیشتر:
- بولو:
از نوع نباتات کوهی از خاندان گندنه است، بدین معنی که ریشه آن بسیار عمیق و برگش خصوصیت کوهی و آب نرسیدش همچون برگ گندنه است و میان بتهها میرویند؛ یعنی در سمت سایه روخ کو رشد بیشتر میکند در سمت پیتات یا آفتاب روخ به ندرد پیدا میشود. از آن پرکی(بورانی) میپرند. مزهاش خیلی تند است به طعم گندنه نزدیک است.
- پیاز کوهی:
پیازی است خودرَو که در چشمهسارهای کوها رشد میکند. طعم خیلی تند و بیخ کوچک دارد. در نواحی پامیر هم از آن زیاد دیدم این پیاز را میکوبند با دوغ میآمیزند؛ مینوشند و این نوع مشروب را تلخ و تند مینامند.
- کومرو:
این هم از نوعی کوهی و للمی است و در بته زارهای دامنه بیشتر میرویند. برگ آن خیلی بزرگ و همشکل برگ پیاز است و از خاندان پیاز میباشد.
- لَلَگ:
این رستنی، لاله کوهی است و دو نوع دارد: یک نوع آن گلش سفید و بزرگ و پیازش هم کلان و خیلی شیرین است. آن را للگ جوقاس یا جوغاس میگویند برگهایش گندم نما است. نوع دیگرش گل زرد دارد و نزدیک پنجه گل سرخ میباشد و پیاز آنهم خیلی شیرین است و از للگ جوغاس کوچکتر است و آن را للگ کوکی (لاله کبک) میگویند. در اول بهار اطفال و شبانان در کوها کنده میخورند.
- مُورغنبی/ مورغمبی:
این رستنی برگهای زاحف و بوزنی دراز و بیخ عمیق دارد. ریشه آن شیرین، برگش خوشمزه است برگ و ریشه آن را میخورند.
- قَپتُورغَی:
برگش نسبت به مُرغنبی پهنتر است و رنگ برگ آن سفید گونه است. برگ آن را میخورند، این گیاه به فراوانی میرویند. برخلاف مُرغنبی که خیلی به تفحص و تک و دو به دست میآید؛ یافتنش ساده است.
- سمنډیو:
ریشهاش بسیار عمیق نیست و ساقهاش از پانزده تا بیست سانتیمتر از زمین بلند میشود. برگ ندارد گلهای آن بنفش نما است و خیلی اندک دستیاب میگردد.
- چوکری و کاډ:
این هر دو از خاندان رباش هست، از این نبات برای خوراک حیوان و انسان استفاده میگردد. طعم ترش دارد، برگش بسیار پهن و بزرگ و نره آن خیلی مرتفع؛ تا دو متر میرسد. ریشه آن آنقدر عمیق است که بهآسانی قابل کندن نیست.
- قَووغ:
از انواع بته است، ولی خار ندارد تا بیستوپنج سانتیمتر بلند میشود و بتهاش انبوه است وقتیکه خشک شد سفید میگردد. در اول بهار نودههای آن را میخورند و مزه آن به مزه کاهو نزدیک است.
- قاشغک:
برگ از نوع کوهی فروس است. مگر مزه خوش دارد. نره آن خیلی نازک و خوردنی است.
- پالی:
از نباتات زاحف و سوزن نما است. در اکثر مناطق هزارهجات خصوصاً در ورث بسیار زیاد میرویند. نره آن را انسان میخورد گلش چنبری و سفید است آن را حیوانات بامزه میخورند و شیری که از آن به دست میآید خیلی نیرومند و روغندار است.
- مُخلسه:
نوعی علف کوهی است برگ آن را جوشانده عوض چای مینوشند.
- شکرک:
گلی همچون گلگاوزبان ولی زرد است در بین گلش شیره شیرین دارد، اطفال آن را به لذت میمکد. در کوها میان بته بهوفور میرویند.
- کرم:
بیخش خیلی سطبر است، بیخش را در آب میجوشانند. و بعد از پخته شدن پوستکرده میخورند.
- بلدرغو:
این نبات کوهی نیست بلکه در کنار آبها کاشته میشود فقط تخم آن را که پهن است میپاشند بهآسانی میرویند و بسیار بزرگ میشود نرهاش را میخورند در مناطق سالنگ هم وجود دارد و آن را بلدرغان مینامند.
- میوههای کوهی:
از میوههای کوهی انجیر سیاه، لوقشو، خینجک، تاخم، انگور خودرو، بورکنه، خبره خار و سنجد میتوان نام برد که بهشدت میوه آنها را جمع نموده میخورند.
مطالعه بیشتر:
Comments