الخپلخ   /ʌlʌχpʌlʌχ/
  (اَ-لَخ-پَ-لَخ)
  ص ,     adj
  قیافه نامتوازن و غیر معمول و چشمان ازحدقه بیرون آمده بطوریکه سفیدی بیشتر شده باشد (بخاطر سراسیمگی یا خشم)۔
eyes protruded (when a person is either angry or terrified )
مثال
بَچه قاسِم ره دِیدُم غدر اَلَخپَلَخ معلُوم مُوشد۔
I saw Qasim's son, he was looking like a fool.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!