امزی   /ʌmʌzi̦ ʌmizi/
  (اَ-مَ-زی؛ اَ-مِ-زی)
  ض ,     pron emph
  از ھمین، از این۔
this; of this
مثال
امزی رفیغا کده بے رَفیغی خوبه۔
Having no freind is better then this freind.
Source:
<P.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!