انصاف کدو   /insɑf kʌdo/

  (اِن-صاف)

  ف۔ل۔ ,     vi

  عدالت کردن، طرفدارحق بودن۔

exercise justice, give fair and impartial judgment, observe equity

مثال

او حاکم صاحب، یَک کَم اِنصاف کُو!

O governor, exercise a little fairness and justic!

Source:

<Ar. insaf




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!