اِسته شدو   /estʌ ʃudo/
  (اِس-تَه)
  یِسته شدو
  ف۔ل۔ ,     vi
  ایستادن، از حرکت باز ماندن، توقف نمودن، مکث کردن۔
stand; to be motionless
مثال
حسن ازصُبح تا شام ایسته یه۔
Hassan keeps standing from morning to the evening.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!