ایلمک زدو   /ilmʌk zʌdo/

  (اِیل-مَک)

  ییلمک زدو

  ف۔ل۔ ,     vi

  گره زدن، بستن نخ یا ریسمان؛ چشمک زدن، با چشم اشاره نمودن۔

tie, fasten (ropes, strings); blink, wink

Source:

<M.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!