ببر گرفتو   /bʌbʌɾ giɾifto/
  (بَ-بَر)
  ف۔م۔ ,     vt
  قھرنشاندادن، خود را خشمگین گرفتن۔
grumble (against someone), complain
مثال
تُو چَره قَد از مه اِقس خود خُو ره بَبَر مِیگِیری؟
Why do you complain so much to me?
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!