برازبنده   /biɾɑzbʌndʌ/
  (بِ-راز-بَن-دَه)
  ا ,     n
  لفظاً بمعنی رمهدار گراز یا خوک؛ نام شار یا پادشاه غرجستان در دوران پیش از اسلام۔
king of Gharjistan in the pre-Islamic period (lit. 'pigherd')
Source:
<Pah. viraaz bandak
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!