بقصد   /bʌqʌsd/
  (بَ-قَصد)
  ق ,     adv
  عمداً، انجام دادن کاری از روی قصد۔
deliberately
مثال
ما از بَقَصد کو او ره نَزدُم۔
In didn't beat him intentionally.
Source:
<P.+Ar.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!