بوکسه   /boksʌ/

  (بوک-سَه)

  ا ,     n

  کِفَل، سُرِین؛ ضخیم، کلفت (مخصوصا برای اجسام مدور و برجسته)۔

rump, buttocks, posterior part *thick (usually for round objects)

مثال

آخُن قنجِیغے تال دَ بوکسهِ طالب خُو زد۔

The mullah struck with a wicker on his student's rump.

Source:

<M. bogse.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!