بیجیلی کدو   /biʤilʌj kʌdo/

  (بِی-جی-لَی)

  جیبیلدی کدو

  ف۔م۔ ,     vt

  با دست مالیدن و مخلوط کردن (مواد نیمه مایع مثل آرد یا گل به گونه غیر بھداشتی و نامطلوب)۔

mix or squish by hand with water (in an unpleasant and non-clean manner, eg. mud, flour - the first part before the actual 'kneading of the dough')

مثال

خاتُون شی یک ساعت بَسته آرد ره بِجِیلَی کده رَیی بود۔

His wife kept mixing and squishing the dough for a whole hour.

Source:

<?




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!