تملهکی   /tumlʌki/
  (تُم-لَه-کی)
  ق ,     adv
  از روی حدس، بنا بر گمان، بر مبنای تصور۔
blindly; blindfolded
مثال
اُو ره تُملهکی پَیدا کد۔
He found him blindfolded (i.e. without any help or guidance)
Source:
<?
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!