خراب   /χʌɾɑb/
  (خَ-راب)
  ص ,     adj
  ویران، خانه یا سختمانی که از پا در افتاده باشد؛ دستگاھی که ضرورت به تعمیر داشته باشد؛ زن بدکار، فاحشه۔
ruined, destroyed, devastated; impaired, out of order; evil, bad; immoral, obscene
مترادف ها
گنݚه
Source:
<Ar.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!