خرمو   /χʌɾmo/
  (خَر-مو)
  ا ,     n
  خرمن، راش، تودهء غلهء پاک شده (مخصوصاً گندم و جو)۔
heap of winnowed grain (esp. wheat and barley)
مثال
مو اِمروز خَرمون خُو ره بَخیر رَش مُونی۔
Today we will amass our winnowed grain into the form of a small mound.
Source:
<P.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!