خسرمادر   /χusuɾmɑdʌɾ/
  (خُ-سُر-ما-دَر)
  ا ,     n
  خشو، مادر زن و یا مادر شو ھر؛ کنایتاً به مرد کم طالعی که در آخر غذا برسد گویند۔
mother-in-law, mother of one's wife or one's husband *man who is late for a meal which is about to finish
مثال
خُسُرمادر شی دوست نَدره ۔
His mother-in-law does not like him. (Said to an unlucky man who usu. reaches a house where the meal almost over).
Source:
<Av. + P.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!