خشک   /χuʃk/
  (خُشک)
  ص ,     adj
  بی آب، زمین یا چیزی دیگری که مرطوب نباشد، ضد تر؛ نازا، بدون جوجه (برای حیوانات اھل بکار برده میشود)۔
dry, not wet; shrivelled (e.g. said of a person's limb which has become paralyzed); barren, not producing offspring (domestic animals)
مثال
خاکِ خُشک دَ دیوال نَمِیچَسپه۔
Dry dirt won‘t stick on the wall. (Proverb meaning: Sticks and stones may break my bones, but words will never hurt me).
Source:
<Pah. khushk
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!