خمیر   /χʌmiɾ/
  (خَ-مِیر)
  ا ,     n
  مادهء نرمی که از مخلوط نمودن و سرشتن آرد و آب بدست میآید۔
bread dough (with a rising agent such as leaven or soda)
مثال
اگه شُد موشه، اگه نَشُد آو خَمِیر موشه۔
It it happened, that is ok, otherwise the water will be used for neading dough. (Proverb meaning: A doutfull remedy is better than none).
Source:
<Ar.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!