خیمچه   /χimʧʌ/
  (خیم-چَه)
  ا ,     n
  جگن، ترکه، شاخچه نازک و باریک بید، ارغوان، چاکه، الترغنه وغیره که در بافتن سبد و وسا یل دیگر بکار میرود؛ باریک، نازک (بیشتر در اشعار عشقی)۔
wicker, pliant twigs of willow or osiers, woven together for baskets, etc *thin and flexible (usually in poetry)
مترادف ها
تال
مثال
اَمِین بَچه خُو ره قد خِیمچه مِیزنه۔
Amin hits his son with the wicker twig.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!