خیگینه   /χʌjginʌ/
  (خَی-گی-نَه)
  ا ,     n
  بیضه، تخم پرندگان و خزندگان۔
egg (birds and reptiles)
مثال
او خَیگِینِه گاو مِیطَلبه۔
He wants a cow‘s egg. (Proverb meaning: You can‘t get blood out of stone).
Source:
<Av. haag
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!