درد خوردو   /dʌɾd χoɾdo/

  (دَرد)

  ف۔ل۔ ,     vi

  دچاردردزایمان شدن، به رنج وضع حمل مبتلا بودن (به زنی که درشرف زائیدن کودک است گویند)۔

undergo pangs of childbirth

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!