دست و دا   /dist u dɑ/
  (دِست-ُو-دا)
  ف۔ل۔ ,     vi
  کنایه از اینکه ھرچه کار کند شب آنرا میخورد و ذخیره ندارد۔
from hand to mouth
مثال
زِندَگی شار زوری شی دِست و دا یه۔
For most people life in the city is from hand to mouth.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!