دم بال آمدو   /dʌmbɑl ɑmʌdo/

  (دَم-بال)

  ف۔ل۔ ,     vi

  احساس ملل کردن، دچار ستوه و بیزاری شدن (مثلاً از نشستن در بین افراد نا باب و گستاخ ویا در ھوای غیر مطبوع)۔

become bored, become tired (as sitting among rude and bad persons)

Source:

<?




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!