دم کدو   /dʌm kʌdo/

  (دَم)

  ف۔م۔، ف۔ل۔ ,     vt, vi

  پزیدن، پختن، در معرض تراکم بخار قراردادن؛ افسون کردن؛ توسط آلتی ھوا را با فشار در درون کرّه داغ دمیدن؛ راکد بودن آب یا ھوا۔

steam (rice); brew (tea); recite an incantation (after which the reader puffs into the face of a sick person or to the affected part of his body); blow, force air through squeezing the bellows into the forge; become stagnant or motionless (water)

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!