رگ دشتو   /ɾʌg dʌʃto/

  (رَگ)

  ف۔ل۔ ,     vi

  سابقه مرض جزام داشتن بگونه ارثی (بعقیده عوام برای قطع شدن رگ این مرض وحشتناک میباید یک فرد از خانواده مصاب بوسیله تیر تفنگ ھلاک گردد)۔

have inheriting leprosy (some believed that for extiguishing this disease from the family a member of the affected family should be shot by gun)

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!