زدو   /zʌdo; zido/
  (زَ-دو؛ زِ-دو)
  ف۔م۔ ,     vt
  زدن، کفتن، ضربه وارد کردن؛ خوردن، بلعیدن، فرو بردن۔
hit, beat, strike; eat too much, swallow a lot of food (quickly)
مثال
او یک کاسه شوروا ره پوره زد۔
He ate a full bowl of broth.
Source:
<Pah. zatan
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!