زدوخورد   /zʌd u χoɾd/

  (زَد-ُو-خورد)

  ا ,     n

  درگیری، جنگ، برخورد نظامی۔

conflict, fighting, struggle

مثال

دو ھفته شده که چیریکا دَ منه خو دَ زدو خورد استه۔

It is two weeks that guerrillas are fighting against one another.

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!