سدکه خوردو   /sʌdkʌ χoɾdo/
  (سَد-کَه)
  ف۔ل۔ ,     vi
  تکان خوردن، بطور شدید لرزیدن، جنبش ناگھانی در اثر فشار بیرونی۔
shake, move to and fro in a quick and jerky manner
مثال
او ازگَپ مه سدکه خورد۔
He was shoked by my uterance.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!