سرخط   /sʌɾχʌt/
  (سَر-خَط)
  ا ,     n
  سرمشق، نمونه خط خوشی که استاد بنویسد تا شاگرد از روی آن مشق کند؛ قرارداد کتبی که بموجب آن آخندی دردھکده ھای ھزاره جات بکار گماریده میشود و مستلزم تجدید سالانه است۔
sample of a teacher's hand-writing which is used by the student for learning calligraphy; service contract of a village mullah (which is subject to annual renewal)
Source:
<P.+Ar.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!