سرخ امدو   /suɾχ ʌmʌdo/

  (سُرخ-اَ-مَ-دو)

  ف۔ل۔ ,     vi

  گرم آمدن، حرارت گرفتن؛ بشوق آمدن، علاقه شدید برای بدست آوردن چیزی پیدا نمودن۔

heat up, become hot

مثال

زِمِی دَ تای پای شی سُرخ اَمد۔

The ground become hot under his feet (ie, grew restless).

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!