سر ددو   /sʌɾ dʌdo/
  (سَر)
  ف۔م۔، ف۔ل۔ ,     vt, vi
  تطبیق دادن، مقابله کردن(دو نسخه باھم)؛ بھای اضافی پرداختن (در صورت معاوضه جنس به جنس)؛ تظاھر نمودن، وانمود کردن (به دیوانگی یا بیماری)؛ از خود گذشتن، سرفداکردن (در دفاع از ناموس و وطن)۔
compare, collate (two copies of a text); pay an extra amount or money (in case of bartering for something); pretend, feign (madness or illnes); risk one's head or life (in defence of one's homeland or the honour of his female family members)
مثال
امی دو لیست ره سَربدی۔ خَر خوره قد سه ھزار سر دده یک اسپ خریده۔ او مریض نیه، خود امونطر سردده۔ او بَلدے حِزب خو سَر می دیه۔
Compare these two lists. He has given his donky with extra three thousand and bought a horse. He is not sick, he just pretend to be sick. He is ready to die for his party.
Source:
<P.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!