شوروا؛ شوره   /ʃoɾwɑ; ʃorʌ/

  (شور-وا؛ شو-ره)

  ا ,     n

  شوربا، آبگوشت، خوراک آبدارکه باگوشت و کچالو و مواد دیگر میپزند و پس از ترکردن قطعات خورد نان میخورند۔

broth, soup, the water in which meat was cooked (traditionally among Hazaras pieces of bread are thrown into it until all the liquid is soaked up, then it is eaten by using pieces of fresh bread to scoop up the mush of bread and broth)

مثال

کَس شوره خُوره شور نَمُوگه۔

No one says that his broth is salty. (Proverb meaning: Every man praises his own wares.)

Source:

<T. chorba




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!