شیخله کدو   /ʃiχlʌ kʌdo/
  (شِیخ-لَه)
  ف۔ل۔، ف۔م۔ ,     vi,vt
  سیخ زدن، خلاندن؛ سوزن سوزن شدن، درد شدید مانند فرو بردن سوزن در بدن۔
prick; cause a sharp and intermittent pain
مثال
او یَکسره دَ وارِ زَمبُور شِیخله مونه۔
He is prickining into the hole of bee.
Source:
M
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!