صف کشیدو   /sʌf kʌʃido/
  (صَف)
  ف۔ل۔ ,     vi
  صف بستن، در یک قطار ایستادن۔
queue, line up
Source:
<Ar.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!