قرخ   /qʌɾχ/

  (قَرخ)

  ص ,     adj

  نشیبی حاد، کوه یا تپه پرتگاه دار، صخره بسیار تند و سراشیب؛ نشستن یا ایستادن بشکل راست و عمودی در بالای چیزی۔

steep, precipitous, scarped; sitting or standing in an upright position stiffly on something

مثال

بیری قرخ دَ بله بام ایسته شده سون دیگرو سیل نه۔

The bride has erected her stature, while standing on the rooftop, gazing at passers-by.

Source:

<?




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!