قلبه   /qolbʌ; ʁolbʌ/

  (قُل-بَه؛ غُل-به)

  غلبه

  ا ,     n

  گاو آھن، چوب خش، آلتی که آن را به یک جفت گاو بسته و زمین را شخم بزنند۔

plough

مثال

امیدِ گاوی کَس قُلبه نَموشه، اُمیدِ دوغ کَس اوگره نَموشه۔

One cannot finish one season of plough hoping that others give him bullocks, in the same way one cannot not start making porridge for the hope of others butter milk. (Proverbe meaning: It is ill-waiting for others help to finish your work).




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!