قوم 1   /qʌwm/
  (قَوم)
  ا ,     n
  خویشاوند، آنانیکه باھم ریشتهء خونی و خویشی دارند، دسته ای از مردمی که از فامیل واحد میباشند؛ قبیله، طایفه۔
ethnic group; tribe, clan; nation; relatives, kinsfolk, esp. paternal ones (used only in the plural in this meaning)
مثال
پُول دَشتِی تَمامِ مَردُم دَز تُو قَومه۔
When you have money all the people are kin to you. (Proverb meaning: Every one is a kin to a rich man).
Source:
<Ar.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!