قوچه   /quʧʌ/
  (قُوچ-چَه)
  ا ,     n
  پارس کردن سگ، عوعوسگ؛ کنایه از بےحیایی و بےشرمی۔
impudence; shouting loudly (fig.); barking (of a dog)
مثال
قُچِه سَک از دور می یه۔
Barking of dog is heard from far distance.
Source:
M
قوچّه   /quʧʌ/
  (قُوچ-چه)
  ا ,     n
  قچ، گوسفند نرینه معمولاً شاخ دارد (برای جفت گیری و جنگ دادن)۔
ram, horned male sheep (used for breeding and fighting)
Source:
<M. xucha(n)
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!