قیخ افتدو   /qiχ uftʌdo/
  (قِیخ)
  ف۔ل۔ ,     vi
  آوازه افتادن، شایع شدن (خبر تازه یا سھمگین)۔
echo, spread (fresh and portentous news)
مثال
دَ سراسرِ مُلکِ آزره قِیخ اُفتاد که عبدالرحمان قد توب و پِلݖن آماد!
The news spread everywhere that Amir Abdur Rahman came with army and cannons towards the Hazaras.
Source:
<?
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!