قیم   /qim, qem/
  ( قیم)
  قین
  ا ,     n
  کین، بغض، دشمنی، احساس شدید انتقام گیری۔
resolution; purpose; attempted murder
مثال
تا قوسول خو ره نگیره قیم شی قنجی نموکونه.
He will not get comfort unless he gets revenge.
Source:
<Pah. ken
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!