ملنگ   /mʌlʌŋg/

  (مَ-لَنگ)

  ص ,     adj

  سرخوش، مست، بیخود، مجرد۔

jolly, enraptured, ecstatic

مثال

اِبراھِیم خوب مَست و ملنگ مِیگرده!

Ibrahim roams around quite carefree and as a bachelor!

ملنگ   /mʌlʌŋg/

  (مَ-لَنگ)

  ا ,     n

  فقیر، شخص مجذوب و شیفته، درویشی با موھای دراز و ژولیده که غالباً درحالت خلسه و مستی ھستند و از راه گدایی امرار معاش میکنند؛ نام مردان در بین ھزاره ھا است و برای دفع شگون نحس معمولاً نوزادان نرینه یی را بدین نام مسمی کنند که خانواده آن دارای سابقه مرگ و میرکودکان مذکر باشد۔

mendicant, beggar with religious motives; derwish with long and dishevelled hair, who goes begging; masc. name among the Hazaras, usu. given to a newly-born son of a family with an antecedent of frequent male child mortality

Source:

<P., H.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!