میخ   /meχ/
  (میخ)
  ا ,     n
  میله کوتاه آھنی نوک تیز یا چوب استوانهء نوک تیز (برای چسپاندن دو چوب یا فرو کردن آن در زمین به منظور بستن حیوانات)۔
nail, spike; peg, stake
مثال
خود خُوره دَ سرِ میخ میکَشه۔
Scratching oneself on the nail. (Proverb meaning: Kicking against the pricks).
Source:
<P.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!