وجه   /wʌʤʌ/
  (وَ-جه)
  ا ,     n
  خاطر، سبب، ازبھر، برای، دربدل، از بابت (کدام چیزی)۔
due to, because of
مثال
از وجه یوسف جای رفته نمی تنه۔
He cannot go anywhere, because of Yosuf.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!