وقره   / woqrʌ/
  (وُق-رَه)
  اقره
  ا ,     n
  چشم، عین، عضو بدن زنده جان که با آن چیزھا را میبیند؛ مقله، تخم چشم۔
eye, organ of sight; eyeball
مثال
دَ اُمِیدِ پِخِل پاک کَدو اوقره ره کور مُونه۔
In the hope of cleaning the mucus from one‘s eye, he makes blinds himself. (Proverb meaning: He who goes to law for a sheep loses his cow).
Source:
<T.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!