پجنک   /pʌʤʌnʌk˺/
  (پَ-جَ-نَک)
  ص ,     adj
  آنکه وقت کم برای انجام کاری داشته باشد؛ سراسیمه، دستپاچه، وار خطا۔
embarrassed; be in hurry
مثال
کاکا اَمدد، بیخی پَجَنَک بود۔
My uncle had come, he was in hurry.
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!