پلک   /pulk/
  (پُلک)
  ا ,     n
  چکش بسیار کلان و سنگین آھنی با دسته چوبی که آھنگران با آن آھن تفته را بر روی سندان می کوبند۔
sledge hammer with a long handle (used by blacksmiths)
مترادف ها
پلکوی
مثال
پُلکِ اُستا طورخان غَدَر گِرَنگه۔
The sledgehammer of the blacksmith TorKhan is very heavy.
Source:
<P.
پلک   /pʌlʌk/
  (پَ-لَک)
  ا ,     n
  چرمینه، ریسمان ضخیم چرمی، پشمی یا از ساقه گیاھان که توسط آن یوغ را به تیرچوب گاو آھن یا اسپار بندند۔
thong, rope for fastening the shaft of a plough to the yoke
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!