پیچیگی   /piʧigi/

  (پیِ-چی-گی)

  ا ,     n

  توته، پارچه، قطعه خورد و غیرقابل استفاده (بویژه آن که از قرص نان یا از کتله فلزات وغیره شکسته باشد)۔

splinter, scrap, small piece (esp. the one broken from a loaf of bread, or a larger fragment of metal, etc.)

Source:

<?




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!