چیمقیله کدو   /ʧimqilʌ kʌdo/

  (چِیم-قی-لَه)

  ف۔ل۔ ,     vi

  خیره شدن، بدقت نگریستن، قوه باصره خود را متمرکز کردن (مثلاً در وقت خامک دوزی کردن بر تکه بسیار نفیس بافته شده یا خواندن مطلب با نوشته پیچیده و نامرتب)۔

look concentratedly, to apply one's utmost visual power (for embroidering on a finely woven piece of cloth or reading something written in a subtle manner and very small letters)

Source:

<?