گنج   /gʌnʤ/

  (گَنج)

  ا ,     n

  ذخیره سیم و زر، سکه ھای طلا و نقره که در جای در زیر زمین پنھان شده باشند؛ بازار فروش حیوانات، محل دام فروشان، محل مخصوص از بازار که برای بیع و شرای حیوانات اھلی میباشد۔

treasure, accumulated wealth; market where every kind of domesticated quadruped such as cow, donkey, sheep, goat, etc, are bought and sold

مترادف ها

نقاش

مثال

نابُرده رَنج گَنج میَسر نمیشود۔

Without suffering you can‘t get the treasure. (Proverb meaning: He that would eat the fruit must climb the tree. The race is won by running.)

Source:

<Pah. ganj




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!