ھون   /hun/
  (ھُون)
  ا ,     n
  خیون، ھیاطله، مردم کوچیِ مغولی الاصل که چندین سده پیش از ظھور اسلام تقریباً در تمام نقاط افغانستان کنونی مسکن گزین شدند (”ھوی چه او“ زایر چینانی که از شھر بامیان مھمترین حوزه علمیه مذھب بوداییِ آنوقت درسال 727 م مطابق به سنه 107 ھجری بازدید بعمل آورده بود و در دفترخاطرات خود مینویسد که ”پادشاه اینجا یک ”ھو“ است“)؛ یاقوت الحموی ازبادغیس بعنوان ”دارالملک ھیاطله“ نام میبرد، آنچه که تداعی کننده شمولیت این طایفه در نبردھای نیزک ترخان پادشاه محلی آن سامان برعلیه حکمرانان عرب بخصوص قتیبه بن مسلم است؛ ازمطالعه دقیق صداشناسیِ کلمه ”ھزاره“چنین برمیاید که اقلاً نخستین مقطع صوتیِ سه تسمیه عمده جغرافیایی ونژادیِ منطقه مثل ”ھزاره“، ”ھزینی“ (غزنی) وھزاول (زابل) از امتزاج کلمه ”ھو“ یا”ھه“شکل گرفته است (جمع ”ھو“ مطابق دستور زبان مغولی ”ھوت“ است) (مٲخوذ از”ھیونگ نَو“ چینایی)۔
Hun, a nomadic Mongolian people who had control of most parts of present-day Afghanistan several centuries before the advent of Islam
Source:
< Ch. Hiong-nu (T. hunyu)
برای لیست لغات اینجا کلیک کنید
لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!